مقاله فعالیت حفاظت اطلاعات پیامبر در جنگ ها


مقاله فعالیت حفاظت اطلاعات پیامبر در جنگ ها

 

 

 

 

مختصر توضیحات:

مقدمه

بعد از اینکه پیامبر به رسالت مبعوث شدند و کفار نقشه ی قتل ایشان را کشیدند، پیامبر قصد هجرت به مدینه را گرفت و پس از استقرار در آنجا و گسترش دین اسلام، برای توسعه اسلام و نابود کردن دشمنان قرآن، مسلمانان با جنگ هایی بر علیه کفار مواجه شدند، آن هم جنگ هایی نابرابر که در بعضی از جنگ ها، اگر سیاست های جالب پیامبر و قدرت، فرماندهی ایشان نبود، شاید، سپاه اسلام در آن جنگ ها پیروز نمی شد و از کفار شکست می خوردند. همانگونه که می دانیم علاوه بر اینکه پیامبر تصویر کاملی از یک رهبر روحانی برای مملکت اسلامی بشمار می آمدند ، یک شخصیت سیاسی هم بودند. و از قدرت و فرماندهی بسیار بالایی هم برخوردار بودند و از این رو زمانی که با دشمنان و کفار به جنگ می پرداختند، اولین اقدامی که انجام دادند به جمع آوری اطلاعات و نقاط ضعف و قوت دشمن می پرداختند، تا سپاه اسلام با استفاده از این اطلاعات بتواند دشمن را شکست بدهد، و بر آنها پیروز شوند وبه عبارت دیگر از نقاط ضعف دشمن، بعنوان نقاط قوت خودشان استفاده می کردند که در اینجا به بررسی بعضی جنگ هایی که پیامبر با مشرکان داشته و همچنین کارها و عکس العملها و سیاست های جالبی که پیامبر در مقابله با کفار انجام داده است می پردازیم….. و در می یابیم که پیامبر (ص) چگونه توسط دستگاههای احکاتی خویش، اطلاعات را جمع آوری می کرده است…

غزوه ی بدر

در نیمه ی جمادی الاولی سال دوم، گزارشی به مدینه رسید که کاروان قریشی به سرپرستی ابوسفیان از مکه به شام می رود. پیامبر با دسته ای تا «ذات العشیره» رفت و ابوسلمه را جانشین خود قرار داد. و تا نقطه ای بنام غشیره رفت و تا اوایل ماه جمادی الاخر در آنجا در انتظار کاروان توقف کرد ولی به کاروان دست نیافت و زمان بازگشت کاروان تقریباً معین بود زیرا اوایل پائیز کاروان قریشی از شام به مکه باز می گشت.درتمامی نبردها کسب اطلاعات،نخستین گام پیروزی است تا فرمانده ی لشکر از استعداد دشمن و نقطه ی تمرکز آنها و روحیه جنگ جویان آگاه نباشد، چه بسا ممکن است درنخستین برخورد شکست بخورد. از روشهای ستوده پیامبر اسلام، در تمام نبردها که شرح آنها را خواهید خواند کسب اطلاعات از پایه آمادگی دشمن و محل او بود. حتی امروز هم، مساله کسب اطلاعات در نبردهای جهانی و محلی موقعیت مهمی دارد. بنا به نقل، مرحوم مجلسی رسول خدا «عدی»، و بنا به نقل مولف «حیاه محمد»، از کتابهای تاریخ »طحه بن عبیدالله» و «سعید بن زید» را برای کسب اطلاعات از مسیر کاروان و تعداد محافظان کاروان و نوع کالایشان اعزام نمود. اطلاعات رسیده به قرار زیر بود:

1. کاروان بزرگی است که تمام اهل مکه در آن شرکت دارند.

2. سرپرست کاروان «ابوسفیان» و در حدود چهل نفر پاسبانی آن را برعهده دارند.

3. هزار شتر، اموال آنها را حمل می کند. و ارزش کالا حدود پنجاه هزار دینار است.

از آنجا که ثروت مسلمانان مهاجر مقیم مدینه، از طرف قریش مصادره شده بود. بسیار به موقع بود که مسلمانان کالاهای تجارتی آنها را ضبط کنند و اگر قریش، بر عناد و لجاجت خود و مصادره اموال مسلمانان مهاجر استقامت ورزند, مسلمانان متقابلاً کالاهای تجارتی را میان خود به عنوان غنیمت جنگی تصرف کنند. از اینرو، رسول خدا رو به اصحاب خود کرد و فرمود: هان، ای مردم این کاروان قریش است، می توانید برای تصرف اموال قریش از مدینه بیرون بروید. شاید گشایشی در کار شما رخ دهد. از این لحاظ پیامبر گرامی در هشتم ماه سال دوم هجرت، عبدالله بن ام مکتوم را جانشین خود برای نماز و ابولبابه را جانشین خود در امور سیاسی قرار داد. و با سیصد وسیزده نفر برای مصادره اموال قریش از مدینه بیرون آمد.

«پیامبر عازم سرزمین «ذفران» می شود.»

روی گزارش گزارشگران، رسول گرامی روز دوشنبه هشتم ماه رمضان سال دوم هجرت، برای هدف یاد شده سرزمین مدینه را به عزم «ذفران» که مسیر کاروان قریش بود ترک گفت و پرچمی را به دست مصعب و پرچم دیگری را به دست علی بن ابی طالب(ع) داد در حقیقت، اعضای این سپاه را هشتاد و دو نفر مهاجر و صدو هفتاد نفر خزرجی و شصت و یکی اوسی تشکیل می داد و مجموعاً سه اسب و هفتاد شتر بیش نداشتند. عشق شهادت و جانبازی در جامعه آن روز اسلام آن چنان شدید بود که برخی از افراد نابالغ نیز در آن شرکت کرده بودند و رسول گرامی آنان را به مدینه باز گردانید. سخن پیامبر می رساند که رسول گرامی به آنان نوید گشایش در زندگی می دهد. وسیله این گشایش، ضبط کالاهائی بود که کاروان قریش آن را حمل می کرد. و مجوز این مساله همان بود که یادآور شدیم و گفتیم که قریش کلیه دارائی مهاجران را در مکه ضبط کرده و به آنان اجازه رفت و آمد به محل زندگی نمی دادند و کلیه اموال منقول و غیر منقول آنان، در مکه متروک مانده بود، پیداست که هر انسان عاقل و خردمندی به خود اجازه می دهد با دشمن، همان معامله را انجام دهد. اصولاً باید توجه داشت که علت هجوم مسلمانان به کاروان قریشی همان مظلومیت و ستم کشی مسلمانان بود که قرآن نیز متذکر آن است. و به همین جهت به آنان اجازه هجوم می دهد. وی می فرماید:

«اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا و ان الله علی نصرهم لقد یر» به افرادی که مورد هجوم واقع شده اند. اجازه دفاع داده شده. زیرا آنان مظلوم و ستمدیده اند. و خداوند به کمک و یاری آنان قادر و تواناست. ابوسفیان، موقع رفتن به شام متوجه شده بود که پیامبر در تعقیب کاروان او است. از این نظر هنگام مراجعت احتیاط را از دست نداده و از کاروانها سراغ می گرفت که آیا محمد خطوط تجارتی را اشغال کرده است؟ تا اینکه به او گزارشی رسید: پیامبر با اصحاب خود از مدینه بیرون آمده و در……

نکات مهم : پس از پرداخت وجه لینک دانلود به شما نمایش داده میشود و به ایمیل شما ارسال میگردد.

با 50% تخفیف

5000 تومان

2500 تومان

جهت خرید و دانلود فایل بر روی پرداخت آنلاین کلیک نمایید

تعداد صفحاتنوع فایلقیمت
25WORD - قابل ویرایش و آماده پرینت2500 تومان

برچسب ها: , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , ,

مطالب مرتبط

ارسال نظر شما

• پر کردن تمامی موارد الزامیست

• ایمیل شما فقط برای مدیر سایت نمایش داده خواهد شد