دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق عزت نفس


دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق عزت نفس

 

 

 

مبانی نظری و پیشینه پژوهش عزت نفس

شرح مختصر:

عزت نفس

عزت نفس از جمله مفاهيمي است که در چند دهه اخير مورد توجه بسياري از روانشناسان و پژوهشگران قرار گرفته است و يکي از موضوعات مهم جنبه هاي فردي، اجتماعي و روانشناختي مي باشد. در سالهاي 65-1959 فشرده ترين مطالعات درباره عزت نفس صورت گرفته است(بيابانگرد، 1372،ص10).

موضوع عزت نفس از نظر قدمت ريشه در مباحثي که علماء و فلاسفه تعليم و تربيت در گذشته داشته اند، دارد. در طول هزاران سال گذشته، گزارشات تاريخي، نظريات فلاسفه و انديشمندان و شاعران، براين مطلب گواه دارند که براي انسان هيچ حکم ارزشي مهمتر از داوري وي در مورد خودش نيست. در طول صد سال گذشته نيز بسياري از روانشناسان اين نظريه را پذيرفته اند که انسان داراي نياز به عزت نفس است و ارزشيابي شخص از خويشتن قطعي ترين عامل در روند رشد رواني است(بيابانگرد، 1372، 10). نياز به عزت نفس فقط از آن انسان است، به اين دليل که فقط انسان است که داراي استعداد نماد سازي و تفکر است. اين نياز در انسان از ابتداي طفوليت تا هنگام مرگ وجود دارد(بيابانگرد، 1372، 14).

روانشناسان مختلف نيز بيان داشته اند که افراد با نياز براي تجربه عزت نفس بالا متولد مي شوند به عنوان مثال مازلو[1] اشاره کرده است:« بعد از اينکه وابستگي افراد ارضاء شد، آنها بطور جدي براي ارضاي نيازهاي مربوط به ارزش و احترام کوشش مي کنند» وي اشاره مي کند: «همه افراد در اجتماع يک نياز يا تمايل براي داشتن يک ديد مثبت و خوب نسبت به خوشان دارند». بنابراين نياز به عزت نفس يا خود ارزشمندي و احترام به خود از جمله نيازهاي طبيعي انسان است. انسان موجودي است اصالتاً اجتماعي، زماني که نياز به احترام به خود ارضاء شود. انسان احساس خوشايندي از اعتماد بع نفس و خودارزشمندي، توانايي، قابليت، لياقت و کفايت پيدا مي کند و وجود خود را در زندگي مفيد، مؤثر و موّلد مي يابد(افروز، 1374، 22).

تعاریف عزت نفس:

تعاريف متعددي از عزت نفس به عمل آمده است که به مواردي از آنها اشاره مي شود: در فرهنگ لغت وبستر (1968)، از عزت نفس به عنوان اعتماد و رضايت در خويشتن، نظر مثبت فرد درباره خود ياد شده است. از نظر ويليام جيمزعزت به آرزوها و ارزشيابي که آدمي براي خود تصور مي نمايد اشاره دارد و بطورکلي عزت نفس يا حساس ارزش در فرد توسط توانايي هاي واقعي فرد و نيرو هاي بالقوه وي محاسبه مي شود» (فرهنگ لغت وبستر، 1968،ص 206).

از نظر راجرز، عزت نفس عبارتست از :«ارزيابي و ارزشيابي مداوم شخص نسبت به ارزشمندي خود و نوعي قضاوت شخص نسبت به ارزشمندي وجود خويش مي باشد. اين صفت خاصيتي عمومي است و در همه انسانها وجود دارد و يک حالت ثابت و دائمي دارد.» (شفيع آبادي، 1377).

مازلو از عزت نفس به عنوان يک نياز ياد کرده و بيان مي کند: « همه افراد جامعه ما به يک ارزشمندي ثابت و استوار و معمولا عالي از خودشان، به احترام به خود يا عزت نفس يا احترام به ديگران تمايل يا نياز دارند. » (اسلامي نسب، 1373، 309). مازلو عزت نفس را عبارت می‌داند از شایستگی، توانمندی، کفایت، اطمینان، استقلال و آزادی. چنانچه ارضاء گردد فرداحساس ارزشمند بودن، توانا بودن، مثمر به ثمر بودن و احساس غرور واعتماد به خود می‌کند واگر ارضاء نگردد فرد احساس حقارت، درماندگی وضعف می‌کند(مدی، 1976).

از نظر کوپر اسميت[2]، عزت نفس به ارزشيابي فردي نسبت به خود اشاره دارد که بيانگر نگرشي از موافقت و پذيرش يا عدم موافقت نسبت به قابلت ها، اهميت، موفقيت و ارزش خود مي باشد که معمولا فرد اين ارزشيابي را حفظ مي کند. بطور خلاصه، عزت نفس يک قضاوت شخصي از با ارزش بودن است که از طريق نگرشهايي که فرد راجع به خودش دارد، نشان داده مي شود و يک تجربه فاعلي است که فرد از طريق گزارشهاي کلامي و ديگر تجليات رفتاري ابراز مي کند (کوپر اسميت، 1976، 5).

راجرز عزت نفس را عبارت می‌داند از ارزیابی مداوم شخص نسبت به ارزشمندی خویشتن خود (شاملو، 1368).

بطور کلي مي توان گفت:« ارزيابي فرد از خود پنداره خود بر حسب ارزش کلي آن عزت نفس ناميده مي شود و به فرد اين امکان را مي دهد که در رفتار هايش از يک روش بيشتر از روشهاي ديگر پيروي نمايد و بنابراين تلويحات رفتاري مهمي براي فرد در بر دارد. »(اسلامي نسب، 1373، 49).

تفاوت عزت نفس، خودپنداره و اعتماد به نفس

بايد توجه داشت که عزت نفس با مفهوم خودپنداره متفاوت است، هر چند که غالباً اين دو مفهوم به يک معني به کار برده مي شود. خود پنداره مجموعه اي از عقايد فرد درباره خود است که بيشتر بر مبناي توصيف است تا قضاوت، ممکن است بعضي از بخش هاي خودپنداره خوب يا بد تلقي شود، ولي بعضي از بخش ها نه خوب تلقي شود و نه بد. اينکه کسي موي سياه دارد و صداي بمي دارد بخشي از خودپنداره است ولي اين خصوصيات نه خوب هستند و نه بد. در حالي که عزت نفس عبارتست از ارزشي که اطلاعات درون خود پنداره، براي فرد دارد. بايد توجه داشت که که بين عزت نفس و اعتماد به نفس نيز تفاوت وجود دارد. اعتماد به نفس حس عمومي از نظارت خود و محيط است در حالي که عزت نفس بيشتر حس عاطفي از پذيرش خويش و احساسي ارزشمندي است، عزت نفس براي فرد بسيار کلي تر و اساسي تر است و انعکاسي از خود انگاره فرد است و چيزي نيست که فرد با آن زاده شود، بنابراين اعتماد به نفس مي تواند در عزت نفس نقش داشته باشد اما اين دو مترادف نيستند (اسلامي نسب، 1373، 48).

[1] .Maslow,A

[2] .Smith,K

جزئیات:

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

نکات مهم : پس از پرداخت وجه لینک دانلود به شما نمایش داده میشود و به ایمیل شما ارسال میگردد.

با 35% تخفیف

20000 تومان

13000 تومان

جهت خرید و دانلود فایل بر روی پرداخت آنلاین کلیک نمایید

تعداد صفحاتنوع فایلمقطع تحصیلیقیمت
40WORD - قابل ویرایشکارشناسی ارشد و دکترا13000 تومان

برچسب ها: , , , , , , , , , , , , ,

مطالب مرتبط

ارسال نظر شما

• پر کردن تمامی موارد الزامیست

• ایمیل شما فقط برای مدیر سایت نمایش داده خواهد شد