امروزه بسياري از انديشمندان اعتقاد دارند كه توسعه پايدار بدون توجه به مصرف انرژي و محيط پيرامون زندگي بشر امكان پذير نيست . از اينرو فعاليت هاي انساني بايد در ارتباط با دو مقوله منابع محيطي و مهارت هاي طراحي هماهنگ با ارزشهاي اجتماعي و تقويت رواب ط انساني انجام پذيرد . معماري پايدار نيز در همين راستا در ارتباط با محيط ، انرژي و اكولوژي است . در چنين معماري ، فضاي داخلي بعنوان اجزائي بهم پيوسته و يكپارچه ، خود داراي هويتي مستقل هستند و در عين حال در فرايندي همه جانبه 1با فرم ساختمان هماهنگ شده ، شاخصه هاي يك معماري پايدار را پديد مياورند. چنين معماري كمترين اثر مخرب را بر محيط گذاشته و با آن ارتباط اكولوژيك دارد . از اينرو طراحي براي معماري پايدار فرآيندي پيچيده و در عين حال برنامه ريزي شده است.
چکيده
مفهوم پايداری در دهه ۱۹۷۰ ميلادی، نتيجه آگاهی بشر نسبت به مسائل محيط زيست و مشکلات فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی م یباشد. يکی از مهمترين اهداف توسعه پايدار، حفظ طبيعت و اصلاح نگاه به آن است و تجلی توسعه پايدار در حوزه محيط ساخته شده، معماری پايدار ناميده م یشود. آنچه که در اين مقاله مورد توجه قرار گرفته است، رويکرد معماری پايدار نسبت به مسائل محيطی است؛ هر چند که جدا کردن اين موضوع از ساير جنب ههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، کاری دشوار است.
با اينکه نتايج بحرا نهای امروزی به خوبی شناسايی شد هاند ولی بسياری از را هح لهای ارائه شده نسبت به مشکلات محيطی در معماری پايدار، به نظر ناکارآمد و ناقص م یآيند. چرا که با وجود ارائه را هح لهايی که در جهت رفع مشکلات محيطی بر م یآيد، اما رويکرد آنها نسبت به طبيعت همچنان گسسته است و ارزش هميشگی طبيعت احيا نشده باقی م یماند. نگاه انسان نسبت به طبيعت، همان جهان بينی يا بينش او م یباشد که در روش و مشی او منعکس م یگردد. لذا ابها مها و نواقص تئوريکی که در مفهوم معماری پايدار وجود دارند، م یتوانند مانع مهمی در جهت حفظ محيط زيست باشند.
هر چند توسعه پايدار ريش ههای اکولوژيکی و اقتصادی و فرهنگی- اجتماعی دارد، ولی با جستجو درباره معضلات پيش روی انسان معاصر و را هحل آنها در معماری پايدار، نقش طبيعت هر چه بيشتر آشکار م یگردد. در انتهای اين نوشتار طبيعت و معنای گسترده آن مورد بررسی قرار گرفته است که م یتواند تعيين کننده رابطه س هگانه انسان، طبيعت و معماری باشد. در نظر گرفتن نقش انسان و همچنين معماری به عنوان يک فرآيند که منجر به پايداری م یگردد، از نکات مهم ديگر در اصلاح رابطه انسان، طبيعت و معماری م یباشد.
از اهداف مهم اين معماري
1. عملكردهاي چند منظوره و قابل انعطاف داشته باشد.
2. حداكثر استفاده از انرژيهاي تجديدپذير در آن امكان پذير باشد.
3. بر ساختگاه خود تاثير نا مطلوب زيست محيطي نگذارد.
4. طراحي با توجه به اقليم داشته باشد.
5. در آن از تجربيات گذشته و تمدنهاي بشري استفاده شود.
6. فرمهاي بومي را بعنوان فرمهاي منطبق با شرائط ا قليمي مطالعه نمايد.
7. باعث ارتقاء كيفي زندگي و حس مشاركت در ميان افراد گردد.
معماری پایدار یا معماری محیطی، طراحی و ساخت بر اساس ملاحظات محیطی، و با استفاده از مصالح بومی و محلی میباشد.
کاربرد مفاهیم پایداری و توسعه پایدار در معماری مبحثی به نام معماری پایدار را به وجود آورده است معماری پایدار – که در واقع زیرمجموعه طراحی پایدار است – را شاید بتوان یکی از جریانهای مهم معاصر به حساب آورد که عکسالعملی منطقی در برابر مسایل و مشکلات عصر صنعت به شمار میرود. برای مثال، ۵۰ درصد از ذخایر سوختی در ساختمانها مصرف میشود که این به نوبه خود منجر به بحرانهای زیست محیطی شده و خواهد شد. بنابراین، ضرورت ایجاد و توسعه هرچه بیشتر مقوله پایداری در معماری بخوبی قابل مشاهده است.
نمونه معماری پایدار؛ برج هرست
این ساختمان درنیویورک قراردارد که توسط نورمن فاستر، معمار بسیارمعروف، طراحی شده و نمونهای بارز از یک بنای پایداراست.
معمار با انتخاب طرحی منحصر بفرد برای این بنا، موجب کاهش ۲۰ درصدی فولاد مصرفی در ساخت آن شده است. همچنین، ساختمان مجهز به سنسورهای حساس به نور خورشید برای تنظیم روشنایی لازم درفضاهای داخلی است.
این ساختمان به دلیل اینکه دربیشتراوقات سال از هوای خارج از ساختمان به عنوان تهویه مطبوع استفاده میکند، ۲۲ درصد دیاکسیدکربن کمتر وارد هوا میکند
تعاریف ساخت و ساز پایدار
مدیریت یك محيط پاك و سالم براساس بهره برداری مؤثر » : ساخت و ساز پایدار این چنين تعریف شده است که هدف از طراحی ساختمانهای پایدار کاهش آسيب آن بر روی محيط « از منابع طبيعی و اصول اآولوژیكی و منابع انرژی و طبيعت است، آه شامل قوانين:
١ – آاهش مصرف منابع غير قابل تجدید
٢ – توسعه محيط طبيعی
٣- حذف یا آاهش مصرف مواد سمی و یا آسيب رسان بر طبيعت در صنعت ساختمان سازی زیر می باشد: