دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق برنامه ريزي استراتژیک


دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق برنامه ريزي استراتژیک

 

 

 

مبانی نظری و پیشینه پژوهش برنامه ريزي استراتژیک

شرح مختصر:

برنامه­ریزی استراتژیک

یكی از روش­های شناسایی ماهیت برنامه­ریزی استراتژیک بررسی تفاوت آن با سایر روش­های برنامه­ریزی است. امروزه در سازمان­های پیشرفته و در سطوح مختلف سازمان­ها، برنامه­ریزی به سه صورت اساسی برنامه­ریزی استراتژیک، برنامه­ریزی ترفندی[1] و برنامه­ریزی عملیاتی[2] به شرح زیر جلوه گر می­شود.

الف) برنامه­ریزی استراتژیک:

در این برنامه­ریزی، اهداف و خطوط كلی و رسالت سازمان در بلندمدت تعیین می­شود. این نوع برنامه­ریزی جامعیت داشته و در سطوح عالی سازمان شكل می­گیرد؛ در این نوع برنامه­ریزی چارچوبی مشخص برای برنامه­ریزی ترفندی و برنامه­ریزی عملیاتی ترسیم می­شود. این برنامه دارای دید بلندمدت است. در حكم چتری است كه كل سازمان را به نحوی در بر می­گیرد.

ب) برنامه­ریزی ترفندی:

این برنامه­ریزی كه در آغاز در سازمان­های نظامی به كار گرفته شد، فرایندی است كه به وسیله آن، مدیراندسته­ای از فعالیت­های مرتبط را در اجرای یك راهبرد تصویر می­كنند. به عبارت دیگر، برنامه­ریزی ترفندی به مسائلی مربوط می­شود كه برای رسیدن به هدف­هایی، توسط برنامه­ریزان سطوح عالی سازمان ترسیم می­شوند. این نوع برنامه­ریزی شامل تدوین هدف­ها و انتخاب وسایل لازم برای دستیابی به آن هدف­ها است. چارچوب زمانی برنامه­ریزی ترفندی، كوتاه­تر از برنامه­ریزی استراتژیک است. در نهایت، این برنامه­ریزی به وسیله سطوح میانی سازمان انجام می­گیرد.

ج) برنامه­ریزی عملیاتی:

فرایندی است كه به وسیله آن، مدیران اجرایی، فعالیت و گام­های ویژه­ای را در راستای رسیدن به اهداف مورد نظر ترسیم می­كنند. برنامه­ریزی عملیاتی چارچوب زمانی كوتاه­تری نسبت به دو برنامه­ریزی استراتژیک و ترفندی دارد؛ این نوع اغلب توسط مدیرانی صورت می­گیرد كه مسئولیت محدود برای اجرای هدف­های محدود دارند.

لازم به ذكر است كه مرز بین برنامه­ریزی استراتژیک، ترفندی و عملیاتی كاملاً روشن نیست؛ تفاوت بین این سه برنامه­ریزی نسبی است.

در خصوص تفاوت بین برنامه­ریزی استراتژیک و برنامه­ریزی بلندمدت[3] می­توان به موارد ذیل اشاره كرد:

1- برنامه­ریزی بلندمدت تنها بر بخش­هایی از سازمان تمركز دارد؛ اما گستره برنامه­ریزی استراتژیک سراسر سازمان را در بر می­گیرد. تمایز دیگر این كه برنامه­ریزی بلندمدت آینده را به صورت انتخابی می­نگرد؛ در صورتی كه برنامه­ریزی استراتژیک آینده را به صورت كلی در نظر می­گیرد؛

2-  برنامه­ریزی بلندمدت به طور كلی تصویری است از وضعیت مطلوب آینده و تداوم یا گستره چیزی كه از قبل وجود داشته است. این وضعیت­ها یا اهداف نهایی، تصویری مطلوب از آینده یا گستره­ای از وضعیت موجود هستند. تحقق این اهداف ممكن است نیازمند انجام تغییراتی در برخی از روش­های انجام كار یا افزایش در هزینه­های مالی و منابع انسانی باشد؛ اما فعالیت اساسی سازمان همچنان یكسان باقی می­ماند؛ این امر در برنامه­ریزی استراتژیک صادق نیست؛

3-  برنامه­ریزی استراتژیک، به دلیل بروز تغییر یا تغییرات مهم در محصولات یا خدمات آینده سازمان مطرح می­شود. با تغییر محیطی كه سازمان در آن عمل می­كند، كاركنان سازمان احساس می­كنند فرصت جدیدی برای انجام برخی امور تازه یا متفاوت وجود دارد كه در واقع تداوم امور قبلی نیستند. این حركت به سوی زمینه­ای جدید یا بعدی تازه، گام یا جهش به درون چیزی ناشناخته است؛ این همان چیزی است كه از آن به عنوان برنامه­ریزی استراتژیک نام برده می­شود؛

4-  برنامه­ریزی استراتژیک درصدد شناسایی و حل مسایل استراتژیک است؛ در حالی كه برنامه­ریزی بلندمدت بر تعیین اهداف، مقاصد و تدوین برنامه­های عملیاتی برای نیل به این اهداف تأكید دارد؛

5- برنامه­ریزی استراتژیک بیشتر از برنامه­ریزی بلندمدت بر ارزیابی محیط داخل و خارج سازمان تأكید دارد؛

6-  برنامه­ریزی استراتژیک نیازمند تغییرات كیفی بوده و شامل تعداد زیادی برنامه است كه براساس مقتضیات محیط انجام خواهند شد؛ در حالی كه برنامه­ریزی بلندمدت شامل انتظارات معینی است كه براساس وضعیت موجود تدوین می­شود.

برنامه­ریزان استراتژیک معمولاً محدوده احتمالی از آینده ممكن را در نظر گرفته، تصمیمات و فعالیت­های خود را در این محدوده به عمل می­آورند؛ در حالی كه برنامه­ریزان بلندمدت یك آینده قطعی را برای خود در نظر گرفته، برنامه­ها و فعالیت­های خود را برای آینده­ای كه بیشترین احتمال وقوع را دارد، تنظیم می­نمایند؛ در صورت بروز تغییراتی در آینده فرضی، امكان اصلاح چنین برنامه­ای وجود ندارد؛

7-  برنامه­ریزی استراتژیک بیش از برنامه­ریزی بلندمدت، آینده­مدار است؛

8-  برنامه­ریزی استراتژیک، یك فعالیت پیچیده بوده و نیازمند مشاركت مدیران تمام سطوح سازمانی است. این مدیران نقش فعالی در برنامه­ریزی استراتژیک و سنجش عملكردها (شامل تنظیم و گسترش نظام مدیریت عملكرد سازمان) دارند؛

9-  برنامه­ریزی استراتژیک باید پاسخگوی فعالیت­های سازمانی در قبال تغییرات محیط باشد؛ چرا كه محیط در بخش­های غیر انتفاعی می­تواند به شكل پیش­بینی نشده­ای تغییر كند. تأكید برنامه­ریزی استراتژیک بر تصمیم­گیری است؛ چرا كه تصمیم­گیری مناسب، توانایی سازمان را در واكنش به تغییرات محیط افزایش می­دهد.

برنامه­ریزی استراتژیک به دلیل ویژگی­های خود همچنین با برنامه­ریزی عملیاتی تفاوت­های بنیادی دارد؛ در زیر به برخی از آنها اشاره می­شود:

1- اصولاً برنامه­ریزی عملیاتی در سطوح میانی و پایه شكل می­گیرد؛ در حالی كه برنامه­ریزی استراتژیک در سطوح عالی سازمان تدوین می­شود؛

2- تأكید برنامه­ریزی عملیاتی بر كارایی و بازدهی است؛ در حالی كه برنامه­ریزی استراتژیک بر اثربخشی تأكید دارد. منظور از اثربخشی آن است كه هدف­های اصلی و اساسی تعیین شوند و به آنها دست یابیم؛ اما در كارایی، غرض آن است كه با بیشترین بازدهی به هدف­های تعیین شده برسیم. به تعبیر دیگر، در برنامه­ریزی استراتژیک با هدف اثربخشی می­كوشیم تا كارهای درست را انجام دهیم؛ در حالی كه در برنامه­ریزی عملیاتی، با هدف كارایی، تلاش در این است كه كارها به درستی انجام پذیرند؛

3- در برنامه­ریزی عملیاتی بیشتر بر منافع فعلی سازمان تأكید می­شود؛ در حالی كه در برنامه­ریزی استراتژیک توجه بر منافع آینده است. به عبارت دیگر، دید برنامه­ریزی عملیاتی كوتاه مدت و دید برنامه­ریزی استراتژیک بلندمدت است. در برنامه­ریزی عملیاتی منابع و امكانات موجود سازمان در نظر گرفته می­شود؛ در حالی كه در برنامه­ریزی استراتژیک به منابع و امكانات آینده سازمان چشم می­دوزیم؛


[1]. tactical planning

[2]. operational planning

[3]. long rang planning

۲-3-۳ -الگوی برنامه­ریزی استراتژیک سازمان جهانی بهداشت[1]

توسعه بهداشت كشور جهت گیری­های خود را در زمینه برنامه­ریزی استراتژیک منتشر ساخته است. مراحلی را كه این سازمان در الگوی خود تشریح كرده است به شرح ذیل است (سازمان جهانی بهداشت، 1365):

مرحله 1- اقدامات مقدماتی برای برنامه­ریزی؛

مرحله 2- تحلیل وضع موجود؛

مرحله 3- بررسی مشكل، تعیین اولویت­ها و هدف؛

مرحله 4- تنظیم راهبردهای بهداشتی و درمانی؛

مرحله 5- تنظیم برنامه­های بهداشتی و درمانی؛

مرحله 6- ارائه طرح­های عملیاتی.

نقاط قوت الگو: توالی مراحل در این الگو از تناسب بسیار خوبی برخوردار است. به ویژه تعاملی كه بین هر یك از مراحل با مراحل بعدی و همین طور كل الگو وجود دارد، بسیار مفید است. در این الگو بر خلاف الگوی استونر، پس از پایان مرحله سوم كه مشكلات استراتژیک مشخص شده و براساس اولویت، اهداف برنامه تعیین می­شود. تعاملی كه در این الگو دیده می­شود، این مزیت را دارد كه اگر در هر یك از مراحل مشخص شود امكان تحقق اهداف یا راهبرد وجود ندارد، بلافاصله نسبت به اصلاح مراحل پیشین اقدام می­شود. به عبارت دیگر، مراحل برنامه­ریزی در این الگو حالت یك سویه نداشته و كاملاً پویاست. این الگو از اولین برنامه­ریزی استراتژیک است كه برای حوزه بهداشت و درمان طراحی شده است.

نقاط ضعف الگو: با وجود این كه بخشی از رسالت در هدف مطرح می­شود، در این الگو بر خلاف الگوهای دیگر، در خصوص تبیین رسالت و دورنما به صورت واضح و شفاف بحث نشده است.

[1]. who

جزئیات:

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

نکات مهم : پس از پرداخت وجه لینک دانلود به شما نمایش داده میشود و به ایمیل شما ارسال میگردد.

با 30% تخفیف

20000 تومان

14000 تومان

جهت خرید و دانلود فایل بر روی پرداخت آنلاین کلیک نمایید

تعداد صفحاتنوع فایلمقطع تحصیلیقیمت
48WORD - قابل ویرایشکارشناسی ارشد و دکترا14000 تومان

برچسب ها: , , , , , , , , , ,

مطالب مرتبط

ارسال نظر شما

• پر کردن تمامی موارد الزامیست

• ایمیل شما فقط برای مدیر سایت نمایش داده خواهد شد